صنعت بیمه؛ از اقتصاد کلاسیک تا اقتصاد رفتاری

0
طبق نظریه اقتصاد سنتی یا اقتصاد کلاسیک، بیمه گذار همیشه در جستجوی سودمندی بیشتر است و بر همین اساس تصمیم می گیرد. اما امروزه مشخص شده است که انگیزه خرید بیمه فقط مبتنی بر ریسک پذیری ، اندازه خسارت احتمالی ، احتمال خسارت ، قیمت پوشش بیمه و محدودیت های بودجه نیست. در حقیقت ، افراد غالباً تحت تأثیر فرآیندهای شناختی و عاطفی و رفتاری قرار می گیرند و تصمیم می گیرند. از این رو صنعت بیمه به سرعت به یکی از صنایع پیشرو در دنیای مالی تبدیل شده است. فرآیندهای در حال انجام در این بازار بسیار پیچیده است و رفتار شرکت کنندگان در بازار بیمه توسط چندین مدل اقتصادی توصیف شده است.
به گزارش نبض بیمه ،  اقتصاد رفتاری سعی دارد آنچه را که نظریه کلاسیک اقتصادی قادر به توضیح آن نیست ، توضیح دهد. از آنجا که این زیرشاخه اقتصاد از جهات خاصی بیانگر دور شدن اقتصاد از جریان اصلی کلاسیک است ، مسائل متنوع رفتاری، شناختی، تجربی و تاریخی را مطرح کرده است.اقتصاد رفتاری سعی می کند مدل منطقی تصمیم گیری مبتنی بر نظریه اقتصاد کلاسیک را به چالش بکشد. اگرچه تئوری اقتصاد کلاسیک مطرح می‌کند که افراد می بایست بهترین تصمیمات منطقی مبتنی بر سود و زیان را با درنظر گرفتن همۀ اطلاعات موجود اتخاذ کنند، اما اقتصاد رفتاری نشان می‌دهد که چگونه عوامل رفتاری روی تصمیم گیری بیمه در شرایط خاص تاثیر می‌گذارند.طبق نظریه اقتصاد کلاسیک، انسان ها توانایی پردازش اطلاعات برای اقدام به نفع شخصی و یا تلاش ناشی از آن اقدامات جهت بیشینه ساختن درآمد یا ثروت خود را دارند. پژوهش های متعددی در اقتصاد رفتاری نشان می‌دهند که مردم همیشه توانایی گرفتن تصمیمات مبتنی بر سود و زیان را ندارند. بیشتر افراد برای بیشینه ساختن درآمدهای خود و محاسبۀ دقیق هزینه ها نسبت به سودها اقدام مناسبی را انجام نمی‌دهند؛ با اطلاعات کامل عمل نمی کنند و حتی تاثیراتِ آتیِ تصمیماتِ کنونی خود را نیز بادقت تحلیل نمی کنند. به گفتۀ پیروان تئوری های اقتصاد رفتاری، مردم تا جایی اقدام می کنند که احساس «رضایت» در رابطه با تصمیمِ گرفته شده داشته باشند.

اقتصاددانانِ رفتاری به چگونگیِ رفتار عادی مردم با «منطق محدودشده» اشاره می کنند. منطق محدودشده به معنای محدودیتِ اطلاعات و زمان در ظرفیت پردازش آنها، باعث می شود مردم از مدل ها و الگوهای خاصی در تصمیم گیری پیروی کنند. برخی اقتصاددانان این مدل ها را نوعی تمایل به خطا درنظر می‌گیرند.

چه عواملی بر روند تصمیم گیری در مورد اقدام به خرید بیمه تاثیر می گذارد؟ هیچکس عواقب منفی (پولی و جانبی) یک رویداد ناخواسته را نمی پذیرد؛ اما همچنان برخی افراد خود را بیمه کرده اند و برخی نکرده اند. آیا شرکت های بیمه تاثیر این عوامل را روی تصمیم خریداران هنگام ارائۀ پیشنهاد خود درنظر می گیرند؟ آیا آموزش کارگزاران بیمه می بایست شامل جنبه های روانی و رفتاری بیمه ای نیز باشد؟

طبق تئوری اقتصاد کلاسیک، بیمه گذاران دسترسی نامحدودی به اطلاعات دارند، ظرفیت پردازش داشته، ریسک را به خوبی درک کرده و هریک میزان بیمه ای را انتخاب می کنند که کاراییِ موردانتظارشان را به حداکثر می رساند. تا وقتی که مردم ریسک گریز باشند، به پرداخت حق بیمه های بیش از ارزش قابل انتظار برای زیان های ناشی از برخی رویدادهای خاص که تحت پوشش بیمه قرار دارند، تمایل نشان می دهند. میزان بیشینه ای که یک فرد تمایل به پرداخت برای پوشش دهی یک رویداد بیمه شده را دارد به سطح ریسک گریزیِ وی بستگی دارد.

عوامل رفتاری، عاطفی، تجربی و شناختی زیر مبتنی بر اقتصاد رفتاری می بایست در صنعت بیمه مورد توجه دقیق قرار گیرند:

درک ریسک

بیشتر بیمه ها به رویدادهایی با احتمال رخدادِ پایین مربوط می شوند که اساسا به تجربۀ انسانی ربط پیدا نمی کنند. بنابراین، ممکن است درک نادرستی از ریسک در افراد مختلف وجود داشته باشد که موجب انتخاب بیمۀ اشتباهی و یا پرهیز از خرید یک بیمه می شود. درک عمومی از تناوب و احتمال یک ریسک ممکن است دستخوش تغییر شود.

تعصبات

بعضی از افراد به رهایی از دست تعصبات تمایلی ندارند، حتی زمانی که کاملا مشخص است که سود بیشتری نصیبشان می‌شود. تعصب بر روی مدل خاصی از تفکر و سماجت بر ان و مقاومت در برابر الگوهای زندگی با آرامش خیال بیشتر از عوامل تاثیرگذار بر رفتار انسان ها در بازار بیمه است.

مدل های تصمیم گیری

در انجام فعالیت های روزانه افراد مسائل زیادی را باید درنظر بگیرند. با توجه به وقت و ظرفیت پردازشِ محدودِ ذهن انسان، استفاده از الگوهای خاصِ تصمیم گیری برای مردم چندان دور از ذهن نیست. مردم هم در پردازش اطلاعات هم از نظر وقت و هم از نظر کیفیتِ پردازش با محدودیت روبرو هستند. پردازش اطلاعات شامل وقت و انرژی میشود که برای هرکس محدود شده است. با توجه به این محدودیت ها، افراد تصمیماتی میگیرند که ممکن است همه جوانب مطلوبیت و ریسک گریزی را شامل نشود.

تاثیرعواطف

ناامیدی و رضایتمندی از جنبه‌های مختلف عواطف است. اگر دو منطقه را درنظر بگیریم؛ یکی مستعد سیل و دیگری با احتمال پایین ترِ وقوع چنین پدیده ای؛ آنگاه فردی که در منطقۀ خشک تر زندگی می کند از خرید بیمه سال قبل در برابر خطر سیل پشیمان خواهد شد. این فرد پس از یکسال بدون رخدادِ سیل از گنجاندن این نوع بیمه در لیست بیمه هایش پشیمان شده و دیگر آن را نمی خرد تا چنین احساس پشیمانی را دوباره تجربه نکند.

عواطف ناشی از علاقه، ترس و اضطراب نقش مهمی در تصمیم گیری افراد به خرید بیمه ایفا می کنند. مثلا دلبستگی فرد به یک شیء همچون گلدان، نقاشی یا اشیای دیگر روی حق بیمه ای که فرد تمایل به خرید آن نشان می دهد و مدت زمان قابل قبول برای دریافت غرامت (درصورت تخریب یا آسیب آن) تاثیرگذار است.

همچنین مردم ممکن است هزینۀ بیشتری برای بیمه درصورتی که از رویداد خاصی ترس داشته باشند (همچون سرقت خودرو یا نقاشی، آسیب به منزل ناشی از بلای طبیعی) نسبت به زمانی که از رویداد خاصی نگران نیستند، پرداخت کنند. زمانی که احساسات عمیق دخیل باشد، مردم بیشتر روی جنبه های منفیِ نتیجه (تا احتمال رخداد آن) متمرکز می شوند. دخالت عواطف می تواند ناشی از رویدادهای گذشته (بلایای طبیعیِ تجربه شده) یا دلبستگی به داراییِ بیمه شده باشد.

توان پردازش اطلاعات

پیش از خرید بیمه، هر فردی از هزینه های آن جمع بندی به عمل می آورد. هزینه هایی هستند که مربوط به جمع آوری اطلاعات در مورد عناصر بیمه (همچون خطرات بیمه شده، استثنائات، جمع کل حق بیمه، مدت زمان، روش پرداخت غرامت، امتیازات) هستند که ممکن است باعث شوند فردی از خرید بیمه منصرف شود. تخمین حد بالای حق بیمه و وجود هزینه های بالای (پول و زمان) مربوط به جمع آوری اطلاعات از یک یا چند بیمه کننده – درصورتی که فرد احتمال وقوعِ رویداد بیمه شده را پایین تخمین بزند – به ناچار منجر به صرف نظر از خرید بیمه می شود.

هنجارهای اجتماعی

واقعیت این است که هنجارهای اجتماعی قوانین غیررسمی هستند که توسط همۀ افراد یک اجتماع پیروی می شوند. آنها برای همۀ اعضای اجتماع شناخته شده بوده و اغلب حتی بدون وجود هیچ جریمۀ خاصی (برای عدم رعایت)، رعایت می شوند. تخطی از چنین قوانینی از سوی دادگاه مورد قضاوت قرار نمی گیرد اما خانواده و دوستان نزدیک آن را تقبیح می کنند. «تنبیه» شدیدتر می تواند منجر به از دست دادن آبرو در جامعه باشد که بطور خودکار به عواقب اقتصادی منتهی می گردد. به عنوان مثال در جامعه ای که مرگ به عنوان یک واقعه مقدس قلمداد می شود، بیمه های عمر به عنوان توصیف ارزیابی مالی زندگی فرد و اقتصادی کردن ارزش یک فرد بی حرمتی تلقی می شود.

تجربیات پیشین

در تئوری اقتصاد کلاسیک، تجربه پیشین هیچ پیامد تحلیلی در روند تصمیم گیری ندارد. تجربیات پیشین به توانایی و تمایل شخصی به گرفتن تصمیمات انفرادی و شخصی سازی شده کمک می کنند. برای مثال چنانچه فردی بیمه ای برای منزل و خودرو در گذشته خریده باشد و از مزایای آن (حتی به طور نامنظم) بهره مند شده باشد، احتمال آن می رود که این فرد دوباره چنین بیمه ای را خریداری کند. همانطور که اولویت های افراد برای خوراک، هنر و موسیقی تحت تاثیر تجربیات پیشین و فرهنگ قرار می گیرند، اولویت های پس انداز، سرمایه گذاری، کارآفرینی و بیمه نیز تحت تاثیر تجربیات پیشین شخصی شده واقع می شوند.

از مطالب فوق چنین نتیجه گیری می شود که تصمیمات مردم – به طور کلی – و تصمیمات بیمه ای – به طور خاص – در معرض تاثیر عوامل مختلف رفتاری، شناختی، عاطفی و تجربی قرار دارند، همچون تاثیر درک خطر، فقدان اطلاعات یا ارائۀ اطلاعات غلط، تعصبات و الگوهای رفتاری که منجر به رفتاری می شوند که ممکن است  منطقی نباشند. باتوجه به مطالب ذکرشده، هر عاملِ دخیل در بازار بیمه میتواند به توسعه و تحول آن کمک کند: دولت، نهادهای تنظیم کننده و قانون گذار، نهادهای آموزشی، شرکت های بیمه، واسطه های بیمه، عاملین بیمه و افرادِ بیمه شده.

نخستین گام ها از طریق تحول مفهومی در نظریه بیمه و اتخاذ رویکرد جامع و بیشینه گرا به رفتار بیمه گذار و همچنین برگزاری آموزش های سطح بالاتر و عیمقتر برای عاملان بیمه آغاز می شود. شرکت‌های بیمه می توانند این تاثیرات را درتولید محصولات جدید بیمه ای تحقق بخشیده و یا محصولات کنونی را اصلاح کنند.

مجتبی کاتب/ کارشناس بیمه

ایلنا

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید