کراد فاندینگ ؛ امکان و ابزاری نو در سرمایه‌گذاری

0

کراد فاندینگ  (Crowdfunding) یا “تامین مالی جمعی” از ابزارهای نوین جذب سرمایه در جهان است که در آن نه لزوما یک شرکت یا مجموعه، بلکه تعداد قابل توجهی از افراد حقیقی و حقوقی که می‌توانند شامل شهروندان، شرکت‌ها و یا سازمان‌ها باشند، در تامین مالی یک طرح سهیم شده و در سود و زیان آن نیز شریک شوند. تامین مالی جمعی شامل مدل‌های مختلفی می‌شود که از میان آن‌ها مدل مشارکت در درآمد، با مجوز شرکت فرابورس ایران اجرایی شده است.

در کراد فاندینگ به جز سرمایه‌پذیر و سرمایه‌گذار تحت عنوان دو سمت یک پروژه، سکوی تامین مالی جمعی به عنوان حلقه رابط ایفای نقش می‌کند و وظیفه‌ دارد تا شرایط لازم را برای طرفین فراهم کند. این شرایط در واقع ساز و کارهایی است که در نهایت منجر به منتفع‌شدن سرمایه‌گذار و سرمایه‌پذیر از مزایای پروژه خواهد شد. سکوی تامین مالی جمعی نقش مهم و محوری در کراد فاندینگ دارد و اگر نبود، در واقع کراد فاندینگ به صورت امروزی وجود نداشت.

تامین مالی جمعی؛ چالش‌ها و فرصت‌ها

بسیاری از کمپانی‌های بزرگ روز دنیا نظیر شیائومی در بخش‌های متعدد پروژه‌های خود از کرادفاندینگ جهت جذب سرمایه بهره می‌برند و حتی خط تولید متعددی برای کالاهای گوناگون ایجاد کرده‌اند که سرمایه آن تماما توسط سرمایه جمعی جذب شده است. با گسترش اینترنت و شکل‌گیری اقتصاد دیجیتال، کرادفاندینگ هم موفق شد تا موثرتر ایفای نقش کند و پلتفرم‌هایی چون کیک استارتر (Kickstarter) و ایندی گوگو(Indiegogo) تاثیر قابل توجهی در سیستم سرمایه‌گذاری مدرن ایجاد کرده‌اند.

پس از توسعه کراد فاندینگ در سایر کشورهای دنیا، این روش در ایران هم با کمی تاخیر توانست مجوزهای اولیه را در سال 1397 از سوی شورای عالی بورس دریافت کند و بعد از آن که دستورالعمل‌های اجرایی آن تدوین شد، در سال 1399 نخستین طرح تامین مالی جمعی با نام «دستگاه رادیولوژی دیجیتال سقفی» برای جذب سرمایه آغاز شد.

در مجموع کرادفاندینگ یک روش نوین به حساب می‌آید، ولی در همین مدت کوتاه موفق شده است در اقتصاد و سرمایه‌گذاری به عنوان یک بازیگر مهم ایفای نقش کند.

اما تامین مالی جمعی چه فرصت‌هایی را برای صاحبان سرمایه و متقاضیان آن ایجاد می‌کند؟ چطور می‌شود از این فرصت‌ها بیشترین استفاده را کرد؟ چه چالش‌هایی پیش روی تامین مالی جمعی وجود دارد؟ برای پاسخ به این سوالات، باید بیشتر درباره مفهوم تامین مالی جمعی بدانیم.

جذب سرمایه چگونه انجام می‌شود؟

در نگاه اول روند تامین مالی جمعی سخت و پر از جزییات است؛ اینکه چگونه کمپین جذب سرمایه ایجاد می‌شود و صاحبان سرمایه از چه طریقی نسبت به طرح‌های جذب سرمایه آگاه می‌شوند و در کل این سیستم چگونه کار می‌کند را پاسخ می‌دهد. در واقع سه نقش محوری در پروسه کرادفاندینگ وجود دارد که موتور پیشران جذب سرمایه هستند؛ این عبارتند از متقاضی سرمایه، سرمایه‌گذار و سکوی تامین مالی جمعی است.

متقاضی سرمایه

اگر کسب و کاری برای رشد و پیشرفت خود به سرمایه نیاز دارد، به طور مثال نیازمند 2 میلیارد تومان برای افزایش خط تولیداست، آن شرکت یک متقاضی سرمایه محسوب می‌شود که با مشخص‌کردن سرمایه مورد نیاز، یک برنامه جامع و دقیق از طرح کاری خود ارائه داده و تا ریزترین جزییات مالی شامل هزینه‌کردها و سود حاصل از فروش و درآمد را مشخص می‌کند. این باعث می‌شود سرمایه‌گذاران بتوانند بینش دقیقی نسبت به پروژه‌ای که می‌خواهند در آن سهیم شوند، داشته باشند و بهتر تصمیم بگیرند.

سرمایه‌گذار

یک فرد حقیقی یا حقوقی که صاحب سرمایه‌ بوده و قصد سرمایه‌گذاری دارد، نخست باید از سرمایه‌اش در برابر تورم درایت به خرج دهد و در مرحله بعد به فکر سودآوری بالاتر از تورم باشد. اگرچه فاصله بین این دو مرحله آن قدر کم است که به نوعی می‌توان آن‌ها را درهم‌تنیده دانست.

در دنیای سرمایه‌، اگر سرمایه‌گذار سود کافی به دست نیاورد، در واقع شکست خورده است، اما این بدترین اتفاق ممکن نیست. ضرر واقعی زمانی رخ می‌دهد که بازارها دچار ضرر شود (امری که در بازارهای پرخطر نظیر ارز دیجیتال بسیار رخ می‌دهد). برای سرمایه‌گذاران، کمپین‌های کراد فاندینگ می‌تواند انتخاب مناسبی باشد. اما چرا؟

سکوی تامین مالی جمعی

سکوی تامین مالی جمعی به عنوان واسط میان سرمایه‌گذار و سرمایه‌پذیر کار می‌کند و یک سیستم ارزیابی و نظارتی دقیق دارد که در ابتدا سرمایه‌گذار را به سرمایه‌پذیر متصل می‌کند و در ادامه بر عملکرد سرمایه‌پذیر نظارت سختگیرانه‌ای دارد تا از بازگشت اصل سرمایه و سود سرمایه‌گذاران مطمئن شود. البته سکوی تامین مالی نه به عنوان نهاد بالادستی، بلکه به عنوان یک تسهیلگر به سرمایه‌پذیر کمک می‌کند تا بتواند طرح خود را به درستی پیش ببرد و انواع مشاوره‌های لازم و کارهای دیگر را برای موفقیت طرح انجام ‌دهد. این یک حالت برد- برد برای هر دو طرف معامله ایجاد می‌کند.

چرا کراد فاندینگ انتخاب مناسبی برای سرمایه‌گذاری و سرمایه‌پذیری است؟

اگر قرار باشد اقتصاد با سرعت بالا به پیشرفت و گسترش خود ادامه دهد، نیازمند افزایش هرچه بیشتر سرمایه‌گذاری است و هدایت سرمایه‌های مردمی به سمت طرح‌های تولیدی فواید و منفعت‌های بسیاری دارد. اقتصاد ایران درگیر مشکلات متعددی است؛ از تحریم‌ها گرفته تا رشد نقدینگی سرگردان در جامعه، کسری سالیانه بودجه دولت و نیاز به کسب‌وکارهای بومی خلاق برای جذب سرمایه است. کراد فاندینگ قطعا راه حل نهایی برای حل این مشکلات نیست؛ اما می‌تواند به عنوان ابزاری کمکی و موثر نقش قابل توجهی در اقتصاد کلان ایفا کند؛ به طوری که تنها در سال 1400 سی و نه پروژه تولیدی کشور از طریق کرادفاندینگ تامین مالی شده‌اند.

نمونه‌های موفق کمپین‌های کرادفاندینگ در حوزه فرهنگ و انرژی

لازم به ذکر است که ظرفیت کرادفاندینگ برای تجمیع سرمایه جهت کمک به انواع طرح‌های مختلف نامحدود است. تفاوتی نمی‌کند که طرح مورد نظر در زمینه تکنولوژی، تولید محصول و یا صادرات و وادرات باشد و یا اینکه انرژی و حتی محصولات فرهنگی را پوشش دهد؛ به عبارت واضح تر تا زمانی که یک پروژه سودآور نیاز به جذب سرمایه داشته باشد، کرادفاندینگ ابزاری موثر برای آن خواهد بود. به عنوان مثال در سال 1401 کمپین تامین مالی جمعی برای فیلم سینمایی بخارست اجرا و به سرعت نیز سرمایه مورد نیاز تامین شد. طرح فروش پکیج‌های خورشیدی در حوزه انرژی یا تجارت بین‌المللی قیر در حوزه صادرات از دیگر نمونه‌های مهم این مسئله هستند که نشان می‌دهد کرادفاندینگ محدود به یک زمینه خاص نیست. آن چیزی که اهمیت دارد، برنامه مالی جامع و مدون در طرح مذکور است؛ این که فرآیند فروش به چه صورت پیش می‌رود، باید گفت که در بازه‌های زمانی بازپرداخت اصل سرمایه و سود رعایت می‌شود و سرمایه‌گذار و سرمایه‌پذیر به اهداف خود می‌رسند.

کراد فاندینگ و چالش‌ها و فرصت‌های پیش رو

با توجه به جدیدبودن پدیده کرادفاندینگ در ایران، سیاست‌های حمایتی از این ابزار مهم نقش قابل توجهی در حفظ و رشد آن دارد. هنوز کارهای بسیاری است که می‌توان برای گسترش کرادفاندینگ انجام داد و قوانین آن نیز به طور مرتب در حال اصلاح و ارتقا است. مهم‌تر از همه، معرفی این روش به سرمایه‌گذاران و سرمایه‌پذیران به عنوان عاملی کلیدی برای رشد تامین مالی جمعی یاد می‌شود که هنوز بسیار جای کار دارد. از این رو حمایت نهادهای بالادستی از طرح‌ها به گونه‌ای که بتوان از پشتوانه آن‌ها برای تضمین اصل سرمایه‌گذاری افراد بهره برد می‌تواند اقدامی اعتمادساز برای سرمایه‌گذاران باشد.

یکی دیگر از چالش‌های مهم پیش روی این حوزه، منع قانونی برای فعالیت شرکت‌های تامین سرمایه توسط شورای عالی بورس است که در صورت صدور مجوز فعالیت و تزریق منابع آن‌ها، کسب و کارهای بسیاری منفعت خواهند برد.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید