اُمیکرون در کمین ماسک نزده‌ها

0

با توجه به شیوع اُمیکرون در کشورهای همسایه و احتمال ورود آن به کشور؛ مسئولان تأکید بیشتری بر رعایت پروتکل‌های بهداشتی بویژه در در اماکن پرجمعیت و سربسته همچون دفاتر پیشخوان، پست و بانک‌ها دارند.

به گزارش «نبض‌بیمه»؛به نقل از روزنامه ایران ،اما متأسفانه برخی از شهروندان دو مؤلفه ماسک و فاصله اجتماعی را به درستی رعایت نمی‌کنند و فقط به تزریق واکسیناسیون اکتفا کرده‌اند. طبق آخرین آمارها میزان رعایت پروتکل‌ها توسط مردم به زیر 50 درصد رسیده است. این در حالی است که طی چند روز گذشته سیر حرکت مرگ و میر‌ها بر اثر کرونا کُند و شیب فوتی‌ها نزولی شده اما عدم رعایت پروتکل‌ها و ساده‌انگاری‌ها موجب خواهد شد دوباره درگیر بحران شویم.

تصور می‌کنم خطر رفع شده است
در اتاق 50 متری یکی از دفاتر پیشخوان دولت منطقه ده، مردم به صورت پراکنده ایستاده‌اند و برخی هم روی صندلی نشسته‌اند. گویا مراجعان ترجیح می‌دهند ایستاده منتظر شوند تا نوبتشان شود تا بنشینند. تقریباً ده نفری به صورت پراکنده اما ماسک زده ایستاده‌اند دو نفر هم که ماسک دارند اما زیر چانه‌شان است روی صندلی نشسته‌اند. این دفتر 4 باجه دارد که همگی با نایلون محافظ روی شیشه جداکننده ارباب رجوع از خدمت‌دهنگان نصب شده است.

در کنار خانمی که روی صندلی نشسته می‌نشینم. از او می‌پرسم چرا ماسکش را به درستی نزده است سریعاً ماسک را بر چهره می‌زند و می‌گوید: اتفاقاً من همیشه رعایت می‌کنم الان نفسم کمی گرفت ماسک را پایین دادم. مدت‌ها بود که در دفتر پیشخوان کار داشتم اما می‌ترسیدم بیایم امروز عزمم را جزم کردم و گفتم که همه واکسن زده‌اند و خطر رفع شده است. به او می‌گویم طبق اعلام مسئولان همچنان باید پروتکل‌ها را رعایت کرد و فقط واکسن زدن کافی نیست. او ادامه می‌دهد: اتفاقاً خواهر من واکسن زده بود و مبتلا شد. اما به صورت خفیف گرفت. به او می‌گویم پس چرا ماسک را به صورت صحیح نمی‌زنید. لبخند می‌زند و ماسکش را بالا می‌دهد.

کلاه کاسکت برایم مثل ماسک است
به سراغ آقایی می‌روم که او هم روی صندلی نشسته و کلاً ماسک ندارد. او می‌گوید من موتورسوارم و کلاه کاسکت می‌گذارم. کلاه همان حکم ماسک را برای من دارد. به او می‌گویم در حال حاضر که پشت موتور نیستید. در پاسخ می‌گوید من واکسن زده‌ام کرونا نمی‌گیرم. ادامه می‌دهم: شاید موجب شوید دیگران به کرونا مبتلا شوند و طبق گفته متخصصان همچنان باید پروتکل‌ها را رعایت کرد. با تلخی پاسخ می‌دهد و می‌گوید هر کس می‌خواست بگیرد تا الان گرفته است. من هم چند ماه پیش قبل از آن‌که نوبت واکسنم برسد گرفتم و یک هفته‌ای هم حالم خوب شد.

نباید بی‌احتیاط بود
این مرد همچون قطب منفی آهن‌ربا افراد مثبتی را که می‌خواهند روی صندلی بنشینند دفع کرده است. پیرمردی که دو لایه ماسک دارد با عصا در گوشه‌ای ایستاده و منتظر است. از او می‌پرسم چرا نمی‌نشیند. می‌گوید: حقیقتاً ترجیح می‌دهم بایستم. تا جایی که ممکن باشد از افرادی که ماسک نمی‌زنند دوری می‌کنم. از طرفی برخی ماسک را به صورت صحیح و کامل نمی‌زنند. صندلی‌ها هم شاید آلوده باشد. درست است که خدا را شکر آمار مرگ کاهش یافته اما نباید بی‌احتیاط بود. اما مردم متأسفانه توجیه نشده‌اند که رعایت فاصله اجتماعی، ماسک و واکسن هر سه در کنار هم راه مهار با کرونا است.

واکسن کافی نیست
در اداره پست خیابان آزادی اما بیشتر از آنکه آدم وجود داشته باشد صدا و فریاد است؛ این را بگیر؛ آنجا را امضا کن؛ شماره فلان به باجه فلان. این مرکز دو در دارد که هر دو باز هستند و هوا در داخل در جریان است. فضا بزرگ است. افراد به صورت پراکنده برخی ایستاده و برخی روی صندلی اما با فاصله نشسته‌اند. تقریباً همگی ماسک دارند. از آقای میانسالی که ماسکش را پایین داده می‌پرسم آیا نگران خود و دیگران نیست که به بیماری کرونا مبتلا شوند؟ او پس از نیم ساعت گلایه که مرسوله‌اش گم شده است در نهایت پاسخ می‌دهد: من همیشه ماسکم را کامل می‌زنم. صدا زیاد است مسئول باجه صدایم را نمی‌شنید.

من دو دوز واکسن را زده‌ام.
در گوشه کنار پست نوشته شده است از پذیرش افراد بدون ماسک معذوریم. فاصله اجتماعی را رعایت کنید. یکی از مسئولان باجه‌ها در پاسخ به این سؤال که آیا افرادی که به اینجا مراجعه می‌کنند پروتکل‌های بهداشتی را رعایت می‌کنند یا خیر؟ می‌گوید: ما به افرادی که پروتکل‌ها را رعایت نمی‌کنند خدمات ارائه نمی‌کنیم. از آنجا که پست محل گذر اقلام و مرسولات است بسیار مراتب احتیاط را رعایت می‌کنیم.

انتظار در صف مرگ
بیرون صرافی در خیابان فاطمی مردم به هم چسبیده‌اند. طبق گفته این افراد باید صف را رعایت کرد. اما صف تک نفره نیست. اصلاً صف نیست. همچون کلافی انسانی است که درهم پیچیده‌اند. صف فشرده می‌شود. همه افراد در صف ماسک دارند اما برخی حتی دو ماسکه هستند ولی فاصله اجتماعی هیچ معنایی ندارد. به ابتدای صف می‌پیوندم تا ببینم مردم در داخل صرافی چه رفتاری دارند. بعد از چهل دقیقه که به توده به هم چسبیده نزدیک و در نهایت داخل صرافی می‌شوم می‌بینم درهای صرافی را بسته‌اند و مردم را به صورت تک‌نفره و دونفره به داخل راه می‌دهند.

علت صف طولانی بیرون صرافی هم به همین خاطر است. به آقایی که آنجاست می‌گویم در بیرون صرافی مردم در هم تنیده‌اند. پاسخ می‌دهد: می‌بینید که فضای صرافی آنقدر بزرگ نیست. از لحاظ امنیتی هم نمی‌توانیم مردم را کنترل کنیم. افراد بدون ماسک را هم راه نمی‌دهیم. فضا هم بسته است. نمی‌توان بیش از دو الی سه نفر را داخل راه داد. ما ضامن سلامتی افراد بیرون صرافی نیستیم ما مسئول داخل هستیم و سعی کردیم پروتکل‌ها در داخل به طور کامل انجام شود.

سلامتی بهتر است یا ثروت!
برمی گردم بیرون تا از افرادی که در بطن شلوغی در حال دعوا هستند سؤال کنم بهتر نیست فاصله اجتماعی را رعایت کنند؟ اغلب اصلاً توجه نمی‌کنند. دخترخانمی که گویا برای ارز مسافرتی مراجعه کرده روبه‌روی صرافی با تعجب ایستاده. او از زمانی که من در صف بودم آنجا ایستاده بود. از او می‌پرسم آیا منتظر خرید دلار هستی؟ می‌گوید: برادرم داخل صف است. الان هم داخل است اما من واقعاً جرأت نمی‌کنم داخل مردم شوم. یک ساعتی هست منتظرم. از رفتارها متعجم. واقعاً اگر نیاز نداشتم مراجعه نمی‌کردم. نمی‌دانم علت این همه فشار چیست. آدم این صف را می‌بیند یاد جمله علم بهتر است یا ثروت می‌افتد اما به جای علم باید گفت سلامتی بهتر است یا ثروت!

 

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید